کارگاه های صنایع دستی

ردیف عنوان زیر مجموعه
1 بافت فرش - گلیم - سوزن دوزی
2 چاپ باتیک - سیلک
3 چوب برش - نجاری
4 حجم مجسمه سازی - قالب سازی
5 سفال لعاب - ریخته گری
6 فلز قلم زنی- جواهر سازی
7 مرمت آثار  
8 مرمت فرش  

 

ساخت لعاب زرین فام در ایران

ساخت لعاب زرین فام در ایران

فن سفالگری و کاشی گری یکی از ظریف‌ترین صنعت هنرهای استادکاران ایرانی است که به‌ویژه در مساجد و مدارس و قصرهای سرزمین ایران تجلی خاص دارد. کاشی‌های دوران اسلامی ایران جلوه‌ای جهانی دارند اوج این شکوه و جلوه را باید در دوره سلجوقی و ایلخانی جست‌وجو کرد که با هنرمندی و استادی کم‌نظیری ساخته‌شده اند.

از نظر صنعت لعاب، ساخت لعاب زرین‌فام، یکی از شاهکارهای فناوری و درواقع مهم‌ترین عامل اشتراک صنعت سفالگران اسلامی است، که همواره مورد توجه و اهمیت بوده و از پایان دوران اوج آن (اواخر قرن هشتم هجری قمری) پیوسته سعی گردیده این لعاب ساخته شود اما با همه استادی و دقتی که به‌کاررفته میان آنچه در آن زمان ساخته‌شده و آنچه امروز از کوره‌ها بیرون می‌آید، تفاوتی آشکار مشهود است. بنابراین، این سؤال مطرح می‌شود که زرین‌فام با چه مواد و وسایلی ساخته می‌شود که رنگشان ثابت و هیچ‌گونه ریختگی لعاب ندارند خوشبختانه درباره دستور این فن، نوشته‌ای عالمانه از اواخر قرن هفتم هجری قمری یعنی دوره شکوفایی آن و متعلق به یکی از خاندان کاشی‌ساز و ازجمله استادان مشهور کاشان به نام ابوالقاسم عبدالله کاشانی در دست است ، به همین منظور و جهت دستیابی به پاسخ سوال مذکور، بخش عمده‌ای از این پژوهش راجع‌به ساخت لعاب زرین‌فام براساس دستورات ابوالقاسم کاشانی و مراجع دیگر و همچنین مطالعات و نتایج آزمایشگاهی است.

لازم به ذکر است که آثار زرین‌فام معرفی‌شده متعلق به مجموعه غنی بخش اسلامی موزه ملی ایران است که از طریق کاوش‌ها و بررسی‌های علمی و یا انتقال مجموعه‌های معتبر جمع‌آوری شده‌اند.

تاریخچه ساخت زرین‌فام در جهان اسلام

لعاب زرین‌فام که به‌عنوان پوشش جهت ظروف سفالی و کاشی مورد استفاده قرار گرفته دارای ویژگی‌هایی است که مهم‌ترین آن درخشش فلزی آنست که بازتابی رنگارنگ دارد درباره خاستگاه این فن، نظریات مختلفی ارائه‌شده و سرزمین‌های ایران، عراق، مصر به‌عنوان مراکز عمده تولید آن شناخته شده‌اند.

چنان‌که، قدیمی‌ترین تزئینات زرین‌فام بر روی یک لیوان شیشه‌ای است که از فسطاط مصر به‌دست‌آمده و بر آن کتیبه‌ای به نام عبدالصمد بن علی است که فقط به مدت یک ماه در ۱۵۷ هجری قمری یا ۷۷۳ م در مصر حکومت کرده‌است.

نمونه دیگری از زرین‌فام مربوط به‌سال ۱۶۳ هجری قمری است که مربوط به هنر قبطی مصر می‌شود بنابراین هر ۲ نمونه متعلق به مصر هستند. البته هم‌زمان در بین‌النهرین نیز لعاب زرین‌فام جهت پوشش و تزیین اشیاء سفالی و شیشه‌ای مورد استفاده قرار می‌گرفت و این نظریه نیز وجود دارد که هنرمندان مصری شیوه ساخت زرین‌فام را به بین‌النهرین منتقل کردند. می‌توان گفت که در بین‌النهرین حدود یک تا دو قرن پس‌از اسلام شاهدی بر رواج صنعت کاشی‌کاری وجود ندارد ولی در حفریات ثامر اثری از یک کاشی چهارگوش چند رنگ متعلق به ۲۷۰-۲۲۲ هجری قمری به‌دست‌آمده که با نقش یک پرنده تزیین شده‌است.

علاوه‌براین می‌توان به کاشی‌هایی که توسط کاشی گران سامره تولید و به تونس صادر می‌شد نیز اشاره کرد که شامل ۱۵۰ قطعه کاشی چهارگوش چند رنگ زرین‌فام بوده که در اطراف تاج محراب مسجد قیروان به کار رفته‌است.

لازم به ذکر است مسجد قیروان که کاشی‌های زرین‌فام مذکور در آن یافت‌شده، اولین‌بار در ۶۷۰ میلادی بنا شد ولی پس‌از چند سال ویران گردید و مجدداً در قرن سوم هجری قمری بازسازی شد. در این بازسازی از کاشی‌های زرین‌فام جهت تزیین قسمت بالای محراب استفاده شد. کاشی‌های زرین‌فام قیروان از نظر سبک به ۲ گروه تقسیم می‌شوند:

گروه اول، کاشی‌های چند رنگ با تزئینات پیچیده و طرح‌های نخلی شکل و گروه دوم که با طرح‌های ساده گیاهی و کتیبه‌های نامشخص و ناخوانا تزیین شده‌اند.

احتمالاً شهرهای بغداد، سامر و بصره از مراکز عمده تولید ظروف و کاشی‌های زرین‌فام در بین‌النهرین بوده‌اند و علاوه‌براین بصره مهم‌ترین مرکز تجاری بین‌النهرین بود که به‌نظر می‌رسد شیشه‌گران مصری شیوه ساخت زرین‌فام را به این مرکز انتقال داده‌اند.

تعدادی کاشی زرین‌فام متعلق به قرن پنجم هجری قمری نیز در شمال آفریقا، در کلات بنی همدان در الجزایر کشف شد. این محل در اصل یک مجتمع شاهی شامل بناهایی چون کاخ، یک برج و یک مسجد بود که تاریخ ساخت آن ۴۴۳ هجری قمری است.

کاشی‌های مکشوف از این مکان با کتیبه به خط کوفی مشجری، و با عبارتی یمن و برکت تزیین شده‌اند. یکی از ویژگی‌های این کاشی‌ها شکل آن‌هاست که به اشکال ستاره‌های هشت پر و کاشی‌های صلیبی هستند و به‌صورت قاب مانند کنار هم نصب می‌شوند این شیوه در شکل کاشی‌های زرین‌فام قرون هفتم و هشتم هجری قمری ساخت کاشان نیز رایج بود.

همان‌طور که پیش‌تر گفتیم احتمالاً مصر از کهن‌ترین تولیدکنندگان زرین‌فام و انتقال‌دهنده شیوه ساخت آن بوده‌است مرغوبیت و ظرافت ظروف زرین‌فام مصر در قرون مختلف بسیار مورد توجه بود، چنان‌که حکیم ناصرخسرو در سفرنامه خود چنین اشاره دارد: در مصر سفالین از همه نوع می‌سازند و چنان لطیف و شفاف که دست چون بر بیرون نهند، از اندرون بتوان دید. از کاسه و قدح و غیره و رنگ کنند، چنان‌که رنگ بوقلمون را ماند، چنان‌که، از هر جهتی که به داری رنگ دیگر نماید در این‌جا به‌نظر می‌رسد مقصود از رنگ بوقلمونی همان درخشش و بازتاب رنگ فلزی است که از ویژگی‌های لعاب زرین‌فام محسوب می‌شود.

تاریخچه ساخت زرین‌فام در ایران

ساخت لعاب زرین‌فام در ایران به سه دوره تقسیم می‌شود:

الف- قرون اولیه اسلامی (قرون سوم و چهارم هجری قمری) . در مرکز نیشابور، شوش، جی.

ب- قرون میانی به‌ویژه (قرون هفتم و هشتم هجری قمری) در مراکز کاشان، ری، ساوه، گرگان، تخت‌سلیمان.

ج- قرون متأخر (قرون دهم تا سیزدهم هجری قمری) . در مراکز کاشان، اصفهان، کرمان، یزد، شیراز.

 

 

ظروف زرین‌فام قرون اولیه اسلامی (قرون ۳-۴ هجری قمری) مکشوف از نیشابور و شوش

بنابر آثار زرین‌فام مکشوفه از شوش، می‌توان چنین اظهار داشت که این شهر احتمالاً یا خود مرکز ساخت زرین‌فام در دوره یاد شده بودید و یا از طریق تجارت از بین‌النهرین، آن را وارد می‌کرده‌است. به‌عبارتی‌دیگر آثار زرین‌فام شوش را به دلیل کثرت، می‌توان جهت بررسی طبقه‌بندی و ویژگی‌های تزیینی، منبع مهمی جهت شناخت زرین‌فام در قرون اولیه اسلامی به شمار آورد با وجود این، به‌ندرت آثاری منسوب به نیشابور و یا استخر وجود دارد که بتوان آن‌ها را به‌عنوان منبع جهت مطالعه و طبقه‌بندی شناخت.

بنا بر آنچه که گفته شد شمار قابل ‌توجهی ظروف زرین‌فام طی حفریات از شوش بدست‌آمده که اغلب آن‌ها در موزه لوور پاریس و تعداد کمی در بخش اسلامی موزه ملی ایران نگهداری می‌شوند.

با توجه به بررسی‌هایی که درباره کلیه ظروف زرین‌فام موزه لوور و همچنین آثار بخش اسلامی انجام شده، ویژگی‌های مشترکی را از نظر رنگ و شیوه‌های تزیینی طبقه‌بندی کرده‌اند.

لازم به ذکر است که تفاوت چشمگیری از نظر شیوه‌های تزیینی و رنگ‌ها میان زرین‌فام های قرون اولیه شوش و زرین‌فام های قرون میانی مشهود است تنوع رنگ در زرین‌فام های شوش به‌ویژه در انواع رنگ زیتونی از روشن تا سیر و یا سبز روشن مایل به پسته‌ای، رنگ مسی روشن و تیره رنگ قرمز و آلبالویی بسیار جالب است.

تزئینات این ظروف بااینکه در نگاه اول بسیار متنوع و متعدد به‌نظر می‌رسد ولی می‌توان آن‌ها را در چند گروه کلی طبقه‌بندی کرد:

الف) تزیینات گیاهی و برگی مس بک

ب) تزیینات چشمی شکل

ج) طرح‌های مختلف هندسی نامنظم به‌ویژه خطوط پهن

د) طرح‌های جناغی و. ‌چین های نامنظم و دوایر توپر

ه) طرح‌های حلزونی شکل توپر و توخالی.

بااین‌همه تاکنون درباره خاستگاه اصلی زرین‌فام نظریات مختلفی ارائه شده‌است و هنوز میان محققان اتفاق‌نظری وجود ندارد. برخی از آنان ساخت لعاب زرین‌فام را ۱ اختراع ایرانی می‌دانند که اگر چنین باشد قطعا شوش را با توجه به یافته‌های آن باید مرکز تولید اصلی آن در قرون اولیه اسلامی شناخت.

ظروف و کاشی‌های زرین‌فام در قرون میانی (۷-۸ هجری قمری)

در واقع دوره‌های سلجوقی، خوارزمشاهی و ایلخانی (قرون میانی) اولین مظاهر شگرف ساخت کاشی و سفال دوران اسلامی ایران به شمار می‌روند از این دوران تعداد قابل‌توجهی کاشی و ظروف سفالی با تاریخ و نام هنرمند و گاه نام کارخانه ساخت آن‌ها باقی‌مانده که از نظر بررسی تاریخچه این صنعت بسیار مهم است در این دوران با حمایت‌های وسیع مذهبی حاکمان و یا شخصیت‌های برجسته مذهبی بناهای مذهبی متعددی ساخته شد که اکثر آن‌ها با کاشی‌های زرین‌فام تزیین می‌شدند. دوران مورد بحث با سلطنت سلجوقیان آغاز می‌شود.

این سلسله بین سال‌های ۴۳۰ تا پونصد و ۹۱ ه‌ق در ایران و عراق حکومت کردند از همین دوران شهر کاشان مهم‌ترین مرکز ساخت کاشی و سفال در بخش مرکزی ایران شناخته شد و کلمه کاشی، نام خود را از این شهر گرفت اگرچه حفریات و بررسی‌های علمی در کاشان به‌صورت منظم و نتیجه‌بخشی صورت نگرفته ولی وجود امضای تعدادی از هنرمندان کاشی‌ساز کاشان بر روی برخی از آثار، حاکی از موقعیت ممتاز کاشان در ساخت سفال و کاشی زرین‌فام است. اوج شکوفایی این دوره در دهه‌های اولیه قرن هفتم و دوره پایانی آن اواخر قرن هشتم هجری قمری است. اکثر ظروف زرین‌فام دوره ایلخانی، ساخت کاشان است که مربوط به فاصله سال‌های ۶۶۶ - 6۷۰ هجری قمری است.

در این دوره علاوه‌بر کاشان ظروف سفالی و کاشی‌های زرین‌فام از ری، ساوه، گرگان و تخت‌سلیمان نیز بدست‌آمده که نمونه‌های بسیار جالب و همچنین معرفی نشده‌ای از آن‌ها در بخش اسلامی موزه ملی ایران موجود است. بااینکه موضوع این بررسی زرین‌فام کاشان در قرون میانی است، ولی از جهت ارائه‌ی نظریه‌ای که این ظروف نیز به دست هنرمندان کاشان ساخته‌شده و از کاشان به دیگر مناطق رفته، معرفی آن‌ها و همچنین بررسی که نتایج آزمایش خاک و لعاب نمونه‌ها ضروری است.

 

سفال‌های زرین‌فام ری

ری شهری کهن در نزدیک تهران است که از دوران پیش‌از تاریخ دارای تمدنی درخشان بوده و در دوران اسلامی به‌ویژه در دوران آل‌بویه و دوره سلجوقی قرون ۴، ۵، ۶ هجری قمری از مراکز عمده فرهنگی‌هنری بشمار می‌رفته‌است. ابن حوقل درباره ری نوشته: در مشرق‌زمین پس‌از بغداد شهری آبادتر از ری وجود ندارد و این شهر یکی از مهم‌ترین مراکز تجاری محسوب می‌شود.

به‌نظر برخی از محققان ری به دلیل کشف یک قطعه سفال زرین‌فام در آن-درواقع یک ضایعه کوره‌ای-مرکز ساخت سفال زرین‌فام بوده‌است. این قطعه در موزه بریتانیا نگهداری می‌شود.

این سفال در سال ۱۲۷۰ شمسی توسط Henry Wullis به‌عنوان زرین‌فام های ایرانی در مجموعه NGodma معرفی شد و به‌این‌ترتیب ری در دهه ۱۳۰۹ شمسی مانند کاشان به‌عنوان مرکز اصلی ساخت زرین‌فام معرفی شد در سال ۱۳۱۸ شمسی گرگان نیز براساس آثار یافت‌شده در آن ناحیه به مراکز مذکور اضافه گردید.

به هر ترتیب چنین تصور می‌شود که شیوه‌های تزیینی زرین‌فام های ری یعنی شیوه‌های درشت و ریز نقش از اواسط قرن ششم هجری قمری تا ویرانی آن شهر توسط مغولان در این شهر ادامه داشت و کاشان نیز به‌عنوان مکتب رقیب تولیدات خود را از اوایل قرن هفتم هجری قمری آغاز کرد.

بااین‌همه گفتنی است که در میان آثار زرین‌فام به‌دست‌آمده از ری که در ایران و در آمریکا نگهداری می‌شود، هیچ نمونه‌ای از ضایعات کوره‌ای وجود ندارد بنابراین، با وجود تنها یک قطعه زاید کوره‌ای زرین‌فام موزه بریتانیا نمی‌توان چنین پنداشت که ری مرکز اصلی ساخت زرین‌فام بوده‌است.

به‌نظر می‌رسد شایسته‌تر قانع است گفته شود که سفال‌های زرین‌فام ری از کاشان به ریک صادر می‌شده‌است چرا که ری یکی از مهم‌ترین مراکز تجاری و واردکننده و مرکز خریدوفروش کالای تجملی تا قبل‌از حمله مغول بوده‌است.

اما نظریاتی هم درباره تفکیک سفال‌های زرین‌فام ری و کاشان براساس شیوه‌های تزیینی آن‌ها وجود دارد برخی بر این باورند که در شیوه ری از بکار بردن نقوش زیاد و متراکم اجتناب شده و مقدار زیادی از زمینه ظروف بدون نقش است و فضای خالی در میان نقوش مشاهده می‌شود این در حالی است که در ظروف کاشان نقش مایه‌های تزیینی به‌صورت متراکم و پور نقش اندازی شده و غالبا فضای خالی مشاهده نمی‌شود.

از طرفی شیوه ساخت زرین‌فام های کاشان وقتی بیشتر مشخص می‌شود که با زرین‌فام های بدست‌آمده از دیگر مراکز مقایسه شوند چون علاوه‌بر تفاوت شیوه‌های تزیینی نوع لعاب زرین‌فام است که با بازتاب تلألؤ رنگ‌های زرین‌فام ساخت کاشان قابل‌مقایسه نیست.

اغلب زرین‌فام های سایر مناطق مایل به زرد و روشن‌تر از زرین‌فام های کاشان بوده که معمولاً قهوه‌ای و یا زیتونی و مسی غنی است.

بنابر آنچه گفته شد مسلم است که کاشان منشاء اصلی ساخت لعاب زرین‌فام در قرون میانی بوده‌است و سایر مناطقی که به ساخت زرین‌فام مشهورند درواقع واردکننده زرین‌فام های کاشان از طریق دادوستد و تجارت و یا تقلیدکننده‌ی آن‌ها با همان مواد و احتمالاً ۹ با همان فرمول و ترکیب بشمار می‌روند به‌این‌ترتیب تفاوت‌های شیوه و تکنیک ساخت را که در برخی از موارد به‌وضوح مشاهده می‌شود می‌توان دلیلی بر اثبات نظریه مرکزیت کاشان به‌عنوان ساخت لعاب زرین‌فام دانست.

گفتنی است که پس‌از حمله مغول اهمیت و شهرت کاشان به‌سبب حملات مغول و ویرانی مراکزی مانند ری بیش‌از پیش گردید و تولید ظروف و کاشی‌های زرین‌فام از این زمان به بعد در کاشان تداوم یافت.

 

ظروف زرین‌فام ساوه

شهر ساوه به‌عنوان سومین مرکز سفال‌سازی زرین‌فام در قرن هفتم هجری قمری پس‌از کاشان و ری معرفی شده‌است. براساس کاوش‌های انجام‌شده در این منطقه نمونه‌های جالبی از ظروف سفال زرین‌فام مشابه شیوه‌های کاشان و ری به‌دست‌آمده است و به دلیل همین تشابهات شیوه‌ای تعیین هویت قطعی آن‌ها و انتساب آن‌ها به ساوه به‌عنوان یک مرکز تولید ممکن نیست. برخی از محققان، سبکی خاص برای زرین‌فام های ساوه قائل شده‌اند و آن را ترکیبی از شیوه‌های تزیینی ری و کاشان می‌دانند آنان بر این باورند که به‌هنگام حملات مغول و خرابی ناشی از آن شهر ساوه به دلیل دارا بودن آرامش سیاسی، و حضور هنرمندان مهاجر کاشان و ری در آن سامان، مرکز تولید ساخت سفالینه‌های زرین‌فام بوده‌است. به هر صورت زرین‌فام های ساوه همانند ری یا از طریق تجارت از کاشان به این شهر وارد و یا با حضور هنرمندان کاشان در آن‌جا ساخته‌شده است در بخش اسلامی چند نمونه زرین‌فام به‌دست‌آمده از ساوه و همچنین یک قطعه کاشی خشتی باقی مانده است .

سفال‌ها و کاشی‌های زرین‌فام گرگان

گرگان یا معرب آن جرجان در شمال ایران قرار دارد. این ناحیه در تقسیمات جغرافیایی سده‌های نخستین و میانی اسلامی قسمتی از طبرستان محسوب می‌شده‌است. ابن حوقل در قرن چهارم هجری قمری درباره این شهر نوشته‌است: در مشرق‌زمین به‌جز بغداد و ریه شهرهای فراخ‌تر و زیباتر و کامل‌تر از گرگان وجود ندارد.

گرگان در قرون اولیه اسلامی و دوره سلجوقی از اهمیت خاصی برخوردار بود و مرکز مهم صنعتی تجاری محسوب می‌شد. همچنین به‌عنوان یکی دیگر از مراکز ساخت سفال زرین‌فام نیز در قرون میانی معرفی شده‌است. چه حفاران تجاری در دهه ۱۳۱۸ هجری شمسی تعداد قابل‌توجهی ظروف زرین‌فام از خرابه‌های این شهر کشف کردند و آقای مهدی بهرامی نیز آن‌ها را در مجموعه‌ای چاپ کرده و ساخت‌شان را گرگان دانسته‌است.

برخی بر این باورند که چون سفال‌های مزبور درون خمره‌های بزرگ جاسازی‌شده بود، ساخت گرگان نیستند و در کاشان ساخته شده‌اند. به‌نظر واتسون این آثار قسمتی از ذخایر انبار تاجری بوده که وی قبل‌ از ویرانی شهر در حمله‌ی مغول در ۶۱۷ هجری قمری آن‌ها را درون خمره‌ها کرده و طی سالیان کسی نتوانسته به آن‌ها دست پیدا کند. به نوشته او تمامی این سفال‌ها ساخت کاشان است ، برخی از آن‌ها حتی نام هنرمندان کاشان را دارا است یکی از این آثار دارای کتیبه‌ای است با این عبارت: محمد بن نیشابوری المقیم به کاشان که مدرک مهمی جهت اقامت این شخص در کاشان است.

علاوه‌براین در کاوش‌های علمی گرگان در ۱۳۴۸ هجری شمسی که در چندین فصل ادامه داشت و تعداد قابل‌توجهی سفال زرین‌فام به دست آمد هیچ نوع مدرک و نشانه مستقیمی از تولید این آثار در این مرکز یافت نشد.

در تأیید نظرات واتسون یادآور می‌شود که در بخش اسلامی موزه ملی ایران نیز تعداد چند قطعه شکسته‌شده از یک محراب زرین‌فام موجود است که از گرگان به‌دست‌آمده ولی از نظر شیوه‌های تزیینی کاملاً مشابه با کاشی‌ها و محراب‌های ساخت کاشان است اما مهم‌ترین موضوعی که برای ما به‌عنوان یک سند و مدرک اهمیت دارد، کتیبه‌ای است که بر روی یکی از قطعات نوشته‌شده و کلمه القاشانی (الکاشانی) آن به‌درستی قابل‌رؤیت است. به‌این‌ترتیب می‌توان گفت که این کاشی‌ها به دست یک هنرمند کاشانی ساخته شده‌اند.

از ۱۳۵۰ هجری شمسی که بررسی‌های شهر گرگان توسط مرکز باستان‌شناسی ایران انجام گرفت نیز تعدادی سفال زرین‌فام بدست آمد. مطالعه و مقایسه زرین‌فام های گرگان و کاشان نشان داد که در دوره سلجوقی این دو شهر رابطه اقتصادی چشمگیری داشته و زرین‌فام های گرگان از طریق تجارت با کاشان وارد این شهر می‌شده‌است بنابراین نظریه آقای بهرامی که معتقد بود این سفال‌ها ساخت گرگان است مورد تأیید برخی از محققان قرار نگرفت.

 

بررسی ساخت لعاب زرین‌فام در قرون متأخر (۱۰-۱۳ هجری قمری)

دوره طلایی تولید کاشی و ظروف زرین‌فام در ایران با رو به زوال نهاده ایلخانان در اواخر قرن هشتم هجری قمری پایان یافت و تکنیک کاشی‌های معرق و یک‌رنگ و هفت‌رنگ جانشین کاشی‌های زرین‌فام شد ازهمین‌رو به‌نظر می‌رسد که اوج صنعت و هنر کاشی‌کاری زرین‌فام در قرون میانی و مربوط به کاشان است البته در قرون متأخر نیز سفالگران ایران شروع به تولید احیاگران زرین‌فام به شیوه کاشان کردند.

آثار زرین‌فام باقیمانده از قرون دهم و یازدهم هجری قمری حاکی از آنست که در دوره صفویه سفالگران توجه ویژه‌ای به این شیوه کردند و شهرهای کاشان و اصفهان، کرمان، یزد و شیراز نیز به‌عنوان مراکز تولید زرین‌فام در این دوران معرفی‌شده‌اند اما تاکنون هیچ‌گونه دلیل معتبری جهت اثبات این نظریه ارائه نشده‌است.

در قرن سیزدهم هجری قمری بار دیگر پس‌از صفویه شاهد رواج نسبی لعاب زرین‌فام هستیم که شاید یکی از دلایل توجه به آن علاقه اروپائیان نسبت ب این ظروف بوده‌است.

به‌طورکلی می‌توان گفت که ظروف زرین‌فام مربوط به دوره متأخر از کیفیت کمتری برخوردار است و موضوعات تزیینی و نقشمایه های آن‌ها نیز کاملاً متفاوت از شیوه زرین‌فام های قرون میانی است.

شهر کاشان مرکز مهم ساخت کاشی و سفال‌های زرین‌فام

بنا بر شواهد باستان شناختی و آثار موجود در موزه‌ها و مجموعه‌ها می‌توان اظهار داشت که بدونه شک کاشان در دوران اسلامی به‌ویژه در قرون میانی یکی از مهم‌ترین و معتبرترین مراکز ساخت سفال و کاشی بوده‌است. عمده‌ترین تولیدات در کارگاه‌های مختلف آن ظروف سفالی و کاشی‌هایی به شیوه‌های نقاشی زیر لعاب، قلم سیاه، نقاشی روی لعاب مینایی و زرین‌فام است. دراین‌میان، ساخت لعاب زرین‌فام در این شهر از ویژگی خاصی برخوردار است که شاید یکی از دلایل عمده آن خاندان کاشی‌ساز کاشانی بوده‌اند که به رسمی پدر به پسر درطول چند قرن در این شهر به ساخت سفال و کاشی به‌خصوص به شیوه زرین‌فام اشتغال داشتند از همین روست که آثار زرین‌فام متعددی به نام هر یک از آن‌ها باقی‌مانده و به‌خوبی گویای تداوم یک هنر در این خانواده هنرمند است.

برای بررسی ساخت لعاب زرین‌فام در کاشان به‌عنوان مرکز اصلی این صنعت، علاوه‌بر منابع و مآخذ، تعدادی ظرف و کاشی‌های زرین‌فام با تاریخ ساخت موجود است که گاه همراه با نام هنرمند و نام شهر و یا در مواردی نام کارگاه ساخت است. این آثار جهت طبقه‌بندی و تعیین ویژگی‌های زرین‌فام کاشان تنها از نظر ظاهری مانند نقوش و طرح‌های تزئینی و شیوه نقش‌اندازی و یا رنگ و شکل ظرف‌ها و کاشی‌ها حائز اهمیت بسیاری است نکته این نوع بررسی می‌تواند درنهایت به‌عنوان الگو جهت طبقه‌بندی آثار زرین‌فام بدون تاریخ و یا محل ساخت بکار آید و به تحقیقات محققان سفال اسلامی یاری رساند.

نام و وجه تسمیه نام کاشان

در مورد وجه تسمیه کاشان گفته‌شده که آن دراصل (کی آشیان) به‌معنای جایگاه پادشاهان و از نخستین جایگاه آبادان بوده که برای شاهان اساطیری ایران و در کنار چشمه فیلم ساخته‌شده است علاوه‌براین لفظی کاشان به تعبیری نیز جایگاه جشن و سرور بوده‌است.

آنچه در نزد اهالی کاشان در مورد نام کاشان معروف است چنین است که در زمان قدیم نام این ولایت (چهل حصار) بوده و هنگامی‌که زبیده خاتون زوجه هارون‌الرشید خلیفه عباسی از این منطقه گذر کرد و در یکی از قلعه‌های آن منزل نمود، اهالی به وی خدمت بسیار نمودند و زبیده خاتون گفت که می‌خواهم که در برابر خدمت شما رافتی نمایم، بنابراین خواهش خود را بگویید تا از خلیفه درخواست نمایم و مردم گفتند چون در این مکان ما منزل و مسکن مستحکم نداریم، دیلمان سالی چند بار با ما می‌تازند و ما را اسیر می‌کنند. زبیده خاتون بلافاصله به معماران دستور داد تا طرح برج‌وبارو و خندق را بریزند. جهت علامت به‌منظور تعیین طول و عرض کاه و گچ و خاکستر ریختند و بنیاد قلعه‌بندی را کاه ریختند که به این جهت موسوم به کاه فشان شد و به دلیل کثرت استعمال کاشان خوانده شد.

بررسی کاشی‌ها و سفال‌های زرین‌فام ساخت کاشان

در بررسی زرین‌فام های به‌دست‌آمده از شهرهای ری، ساوه، گرگان و تخت‌سلیمان دلایلی مبنی‌بر ساخت آن‌ها در کاشان و یا بی‌دست هنرمندان کاشی‌ساز و سفالگری کاشان ارائه گردید، می‌توان گفت که کاشان مهم‌ترین مرکز تهیه لعاب زرین‌فام در بخش مرکزی ایران در قرون میانی اسلامی بشمار می‌رفت و این مرکز تا اندازه‌ای حائز اهمیت و اعتبار بود که کلمه کاشی نام خود را از شهر کاشان می‌گرفته‌است.

تاکنون نظریات گوناگونی راجع‌به این‌که کاشان مرکز اصلی ساخت زرین‌فام بوده و آن را به نقاط دیگر صادر می‌کرده و یا این‌که همپای کاشان در مراکز دیگر نیز چنین لعابی تهیه می‌شده ارائه گردیده‌است علاوه‌براین گروهی از محققان سفال اسلامی نیز زرین‌فام های بدست‌آمده از مناطق مختلف را صرفاً بر اساس ویژگی‌های نقوش آن‌ها طبقه‌بندی کرده و آن‌ها را منسوب به مناطق مختلف دانستند.

اما اساس کار بررسی حاضر صرفاً وجود کاشی‌ها و ظروف سفالی زرین‌فام ساخت کاشان موجود در بخش اسلامی موزه ملی ایران است. چراکه این مجموعه از اهمیت خاصی برخوردار است و بیشترین اهمیت آن در تعدادی از کاشی‌ها و ظروف دارای تاریخ ساخت، نام هنرمند و حتی نام کارگاه است که بررسی این مجموعه و نتایج حاصل از آن می‌تواند به‌عنوان الگو جهت دسته‌بندی سایر آثار بدون تاریخ و مکان ساخت قرار گیرد علاوه‌براین ارائه نتایج آزمایشگاهی از لعاب و بدنه زرین‌فام های هر ۱ از مناطق و درنتیجه مقایسه آن‌ها با یکدیگر نیز می‌تواند به‌خوبی محل اصلی ساخت آن‌ها و یا لااقل استفاده از ۱ فن را در ساخت این لعاب مشخص سازد. چراکه ممکن است این ظروف علاوه‌بر کاشان در مناطق دیگر نیز با همان ویژگی‌های تکنیکی کاشان ساخته‌شده باشد و یا برعکس در هر منطقه از روش و مواد متفاوتی استفاده‌شده باشد. به بیانی روشن‌تر کار این طبقه‌بندی صرفاً ویژگی‌های فنی و کاربرد مواد مختلف جهت تهیه این نوع لعاب خواهد بود و دراین‌راستا برخی از سفال‌ها و کاشی‌های ساخت کاشان که دارای نام هنرمند و تاریخ ساخت هستند نیز منبع مهمی جهت این ارزیابی محسوب می‌شوند.

نقش مایه‌ها و ویژگی‌های تزیینی کاشی‌ها و سفال‌های زرین‌فام کاشان

برخی از محققان سفال اسلامی، و زرین‌فام های ساخت کاشان را صرفاً براساس نقش مایه‌ها و شیوه‌های تزیینی آن‌ها مورد بررسی و طبقه‌بندی قرار داده‌اند و بر این مبنا آن‌ها را به‌مثابه الگویی جهت شناخت و طبقه‌بندی سایر زرین‌فام های برگزیده‌اند که محل ساخت آن‌ها قطعاً مشخص نیست.

شایان‌توجه است که این روش به‌تنهایی جهت تعیین شاخص‌های زرین‌فام های کاشان حتی در مورد دسته‌بندی نقوش تزیینی آن‌ها کافی نیست و نمی‌توان این روش را درباره تولیدات تمام کارگاه‌های کاشان به‌طورقطع پذیرفت چراکه کاشان دارای کارگاه‌های متعدد ساخت زرین‌فام بود و احتمالاً هر ۱ با توجه به اشتراک فنی و تکنیکی ویژگی‌های تزیینی خاص خود را داشته‌است. بااین‌حال از جامع‌ترین مباحثی که در مورد دسته‌بندی و تعیین ویژگی‌های تزیینی زرین‌فام کاشان صورت‌گرفته می‌توان نظریات آتینگهاوزن و واتسون را مبنا قرار داد و به بررسی آن پرداخت.

واتسون در طبقه‌بندی خود صرفاً به شیوه نقش‌اندازی تکیه و آن‌ها را به ۲ گروه کلی تقسیم کرده‌است.

۱- شیوه بزرگ نقش که عبارت از نقوش در اندازه بزرگ است و غالباً به‌عنوان نقشمایه اصلی در مرکز ظرف یا کاشی با لعاب سفید، بر زمینه زرین‌فام نقش می‌شد. در محدوده لعاب سفید نیز جزئیات نقوش با لعاب زرین‌فام انجام می‌گرفت مانند نقوش لباس افراد و یا بدن حیوانات نقوش بزرگ غالباً شامل نقوش انسانی مانند سوارکار و یا انسان در حالت نشسته، نقوش حیوانی از قبیل عقاب و گاو و گاه نقوش اساطیری مانند اسب بالدار است.

مشخصه طبیعت‌گرایانه‌ی تصاویر می‌رساند که بسیاری از عناصر شیوه درشت نقش از شیوه‌های تزئینی مصری اقتباس شده‌اند ولی در مورد چهره‌نگاری چنین نیست و منشأ اصلی صورت‌های گرد شبیه قرص ماه و اعضای ظریف کوچک و گیسوان بلند که معیار قدیمی زنان ایرانی اصل را در آثار بودایی آسیای مرکزی در دوران پیش‌از اسلام و پس‌از آن باید ردیابی کرد. معمولاً بدن حیوانات و تزئینات لباس با نقوش کوچک به‌ویژه طرح‌های. ‌چین و یا دوایر توپر سه‌تایی تزیین شده‌اند.

۲- شیوه مینیاتور یا شیوه ریزنقش که از نظر سبک نقاشی و نوع نقوش با اسلوب درشت نقش کاملاً متفاوت است. اساس این شیوه بر نحوه نقش‌اندازی آنست و مضمون آن بیشتر شامل نقوش انسانی در مجالس بزم و یا رزم و شکار با تلفیقی از نقوش گیاهی و اسلیمی است. ردیف حیوانات نیز اکثراً در لبه ظروف مشاهده می‌شود .

طرح لباس اشخاص بسیار مفصل و پیچیده و یا به‌عبارتی پرکار است و از طرح‌های. ‌چین و خط و زنجیر جهت پر نمودن فضای خالی استفاده شده‌است. کتیبه‌ها در شیوه ریزنقش به‌ویژه ازنظر مفهوم جدی‌تر از کتیبه‌های شیوه درشت نقش است و با ظرافت بیشتری نبشته شده و اغلب شامل ابیات و یا احادیث است و کمتر از خطوط تزئینی بدون مفهوم استفاده‌شده است. نام سازنده و یا تاریخ ساخت اغلب در پایان کتیبه‌ها ذکر گردیده و شگفت آن که منبع اصلی الهام‌بخش شیوه ریزنقش نسخ خطی بوده‌است خوشبختانه ۱ نسخه خطی مصور از داستان (ورقی و گل شاه) که تاریخ آن مربوط به قبل‌از مغول است باقی‌مانده و نقاشی‌های آن مدرک مهم جهت ارائه‌ی سبک نقاشی رایج در ایران قبل‌از مغول محسوب می‌شود. در این نسخه تصاویر کوچک اشخاص با صورت‌های گرد و گیسوان بلند و جامعه‌هایی با نقش و نگاره‌های مفصل با تلفیقی از نقوش گیاهی نشان داده شده‌اند.

به‌این‌ترتیب می‌توان گفت شیوه نقش‌اندازی ریزنقش در سفالینه‌های زرین‌فام کاملاً ملهم از نقاشی مینیاتوری ایران است که گاه دور سر انسان‌ها با هاله‌ای از نور تزیین شده که تا حدی متأثر از نقاشی‌های بودایی و در این دوره از ویژگی‌های نقوش کاشان است.

لازم به ذکر است که وجود هاله نور دور سر افراد در آثار هنری قبل و پس‌از اسلام ایران مشاهده می‌شود که نقش نمادین و نشان‌دهنده فر و شکوه الهی است که در اعتقادات میترائیزم و در آیین زرتشت جایگاهی ویژه داشته‌است.

استفاده بیش‌از پیش‌از مضامین و اشعار ادبی نیز در نقاشی شیوه مینیاتوری یا ریزنقش در آثار زرین‌فام به‌ویژه دوره ایلخانی کاملاً مشهود است چراکه پس‌از ۱ دوران کوتاه رکود در سال ۶۱۶ هجری قمری به دلیل حملات ویرانگر مغول به ایران ۱ رنسانس و نوزایی در فرهنگ و هنر به‌وجودآمده از دلایل عمده آن می‌توان به مهاجرت هنرمندان به مناطق دیگر که نتیجه آن توسعه فرهنگ ایران بود و همچنین حمایت سران ایلخان از فرهنگ و هنر به دلیل زنا و جاذبه این فرهنگ و بیش‌از همه اصالت و غنای کهن فرهنگی ایران و استعداد هنرمندان آن اشاره کرد.

به‌دنبال این نوزایی و توسعه فرهنگی به‌صورت چشمگیر شاهد به‌کارگیری مضامین و ادبیات و اسطوره‌های کهن ایرانی به‌عنوان نقش مایه‌های تزئینی بر آثار مختلف هنری به‌ویژه اشیاء فلزی و ظروف زرین‌فام و پارچه‌ها هستیم ولی آنچه جالب است این است که هنرمندان کاشان تلفیقی از شیوه درشت نقش و مینیاتوری جهت نقش‌اندازی بر زرین‌فام ها به وجود آوردند که به سبک کاشان معروف است.

از ویژگی‌های این شیوه نقاشی بر زمین زرین‌فام است که به‌طور آشکار درخشان‌ترین و استادانه ترین شیوه نقاشی و طرح ریزی را به نمایش گذاشته و نمی‌توان آن را تقلیدی کامل از یک سبک و روش دانست .

آتینگهاوزن ویژگی‌های نقشمایه های زرین‌فام کاشان را به‌صورت گسترده‌تری مورد بررسی قرار داده و آن‌ها را طبقه‌بندی کرده‌است وی اساس کار خود را بر مبنای تعدادی از کاشی‌ها و ظروف تاریخ‌دار کاشان قرار داده و به‌این‌ترتیب شاخص‌های تزیینی را از این گروه استخراج و آن‌ها را مبنای طبقه‌بندی سایر آثار زرین‌فام که محل ساخت و یا تاریخ آن‌ها مشخص نیست قرار داده‌است.

منبع: کتاب ساخت لعاب زرین فام در ایران،دکتر جواد نیستانی و دکتر زهره روح فر